تولد سه سالگی کیان جون
سلام نفس مامان امروز بیست و نهم اسفند ماهه، ساعت نه و نیم صبح و شما و بابا هنوز در خواب نازید. منم اومدم تا وبلاگت رو آپ کنم یا بعبارتی دفترچه خاطرات سال 94 رو ببندم. این کارهای دقیقه نودی آخر سال هم خودش یه شور و هیجانی داره والا... خوب برویم سراغ ماجرای تولد سه سالگیت مامانم یه کاری که مامان امسال انجام داد و الان احساس میکنم که خیلی دوستش دارم و حسابی جای پیشرفت دارم و کلی برنامه در ذهنم چیدم که ان شاالله بالفعل بشه این بود که در دوره های دکوراتوری کیک خامه و فوندانت شرکت کردم اولش برام اینقدر مهم نبود ولی جذابیت و اهمیتش زمانی بیشتر شد که اولین کیک حرفه ایم رو اونم برای تولد سه سالگی شما آماده کردم. از چند روز ق...
نویسنده :
الناز
9:51