پسرکم نوروز 1394 مبارک
سلام سلام صدتا سلام به عشقم
عید و سال نو مبارک پسرم انشالله در کنار هم سالی شاد و سرشار از سلامتی و رزق و روزی فراوون داشته باشیم. برات بگم از لحظه تحویل سال که حدودا ساعت دو و پانزده دقیقه نیمه شب بود که چند ساعتی قبلش برای صرف شام منزل پدربزرگت بودیم در راه بازگشت شما خوابیدی پس لحظه تحویل سال خواب بودی من هم در حال آپ وبلاگت بودم بابا هم تلویزیون تماشا میکرد. صبح اولین روز بهاری خیلی دلنشین بود. بعد از صرف ناهار شیک و پیک کردیم در کنار سفره هفت سین عکسهای یادگاری گرفتیم و برای عید دیدنی دوباره به خونه بابا علی رفتیم و بعد هم خونه مادربزرگ مامان که چون مامانی هم هرسال عید پیش مادربزرگم میمونه در هیمنجا عید دیدنی روز اول تموم شد. روز دوم عید نوروز منزل بودیم و در تهیه و تدارک شام و پذیرایی از مهمونامون(بابا علی و مادر جون، عموها و عمه جون و شوهر عمه)... خانواده دایی جون هم که شمال بودند.خلاصه روزها به همین منوال میگذره هر روز خواب و استراحت و مرتب کردن خونه ای که بهم میریزی و بعد رفتن به عید دیدنی. البته روز چهارم عید توچال رفتیم که خیلییییییییی چسبید.
لباس های عید آقا کیان
عیدی مامان الناز و بابا محمد به آقاکیان(مبارکت باشه عشقمو البته بیشتر شده اسباب بازی منو بابا)
عکسهای خانوادگی هم در ادامه مطلب...
توچال