کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

وبلاگ کیان، مرد کوچک

تولد سه سالگی کیان جون

1394/12/29 9:51
نویسنده : الناز
774 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان

امروز بیست و نهم اسفند ماهه، ساعت نه و نیم صبح و شما و بابا هنوز در خواب نازید. منم اومدم تا وبلاگت رو آپ کنم یا بعبارتی دفترچه خاطرات سال 94 رو ببندم. این کارهای دقیقه نودی آخر سال هم خودش یه شور و هیجانی داره والا...

خوب برویم سراغ ماجرای تولد سه سالگیت مامانم

یه کاری که مامان امسال انجام داد و الان احساس میکنم که خیلی دوستش دارم و حسابی جای پیشرفت دارم و کلی برنامه در ذهنم چیدم که ان شاالله بالفعل بشه این بود که در دوره های دکوراتوری کیک خامه و فوندانت شرکت کردم اولش برام اینقدر مهم نبود ولی جذابیت و اهمیتش زمانی بیشتر شد که اولین کیک حرفه ایم رو اونم برای تولد سه سالگی شما آماده کردم. از چند روز قبل تولد کارهای پخت کیک شروع کردم و چون در روز تولد باید کار دکور کیک رو تمام میکردم از چند روز مانده به تولد مقدمات شام تولد هم اماده کردم. و در روز تولدت تا پنج عصر در حال آماده سازی کیک بودم و مهمانها هم از ساعت هفت آمدند. تقریبا خیلیییییییی خسته شدم ولی از اینکه شما با دیدن کیک و مراسم تولدت انقدر شاد و شنگول بودی حس فوق العاده خوبی میگرفتم.

تم تولدت هم شخصیت کارتونی باب اسفنجی بود. یه هفته مونده به روز تولد با کمک هم با مقوا و برچسب رنگی چند تا کارت دعوت و تم تولد مربوط به باب اسفنجی رو درست کردیم. مزه اش به این بود که کار دستی خودمون بود.

کارت دعوت برای مهمان های عزیزمون مامانی و خانواده دایی پیمان، پدر و مادر جون همراه عموها و خانواده عمه

خوب گویا همه چی برای ورود مهمانها و شروع جشن تولد آماده ست...باقی در ادامه مطلب

رو نمایی از کیک تولد کیان خان جان

کیان و کیک تولدش...الهی دورت بگردم...الهی صدوبیست ساله بشی مامان... 

کیان و پدربزرگ جون بابا علی و هدیه بابا علی

کیان و کوروش پسر دایی جان

بعد از کمی شلوغ بازی و عکس انداختم، شام نوش جان کردیم

پسر نازم شمع تولد سه سالگی رو فوت میکنه

خانوده خوشگل سه نفرمون...الهی عشقمون پایدار

دلچسب ترین بوس

کیان و تساحب کلیه کادوها (دست همگی درد نکنه)

کادو مورد علاقه کیان، گرمکن و کتونی از طرف عمو رضا

ببخش گل مامان که عکست کیفیتش خوب نیست

یک مقوا که مامان رو دیوار چسباندم تا مهمانها برات متن یادگاری بنویسند اصلش رو برات نگه داشتم تا در آینده با دیدنش حس خوب بگیری و بدونی چقدر برامون ارزشمند بودی و همگی بینهایت دوستت داریم.

 

خوب اینم از تولد سه سالگیت که بصورت کاملا خانوادگی برگزار شد، همه دوستای خوبمون هم دوست داشتن در تولد شما شرکت کنن اما بدلیل کوچک بودن فضا نتونستم ازشون دعوت کنم و از همینجا ازشون عذر خواهی میکنم فقط خاله زهرا و عمو وحید جون دوستان بامعرفتمون هفته بعد بمنزل ما اومدن و با یک کیک کوچیک شکلاتی بی بی یه تولد نقلی پنج نفری و خودمونی برات گرفتیم.

اینطوری بود که تولد سه سالگیت هم پشت سر گذاشتیم و وارد فصل زیبای پاییز شدیم. پاییز و زمستون هم با اتفاقهای معمولی و روزمزه پشت سر گذاشتیم عکسها در حافظه کامپیوتر باقیست اما مجال برای قرار دادن در وبلاگ نیست دیگه الان شما و بابا بیدار شدید و من هم باید بهتون بپیوندم تا خودمون رو برای مهمونی شب عید منزل بابا علی آماده کنیم و بعد هم که لحظه زیبای تحویل سال پیش رو داریم و شروع یکسال جدید امیدوارم در کنار هم سلامت و شاد باشیم.

همینطور پیشاپیش عید نوروز به شما خوانندگان وبلاگ کیان مرد کوچک نیز تبریک میگم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)